- ارزیابی تفکر غیرمعمول و محدودیت های حل مسئله در اختلالات طیف اسکیزوفرنی و اختلالات عصب روان شناختی
- متغییرهای رورشاخ با عامل های خطر روانشناختی، ژنتیکی و عصب روانشناختی اسکیزوفرنیا مرتبط است
- اگرچه نمایه ی افسردگی (DEPI) نظام جامع (CS) نسبت به تشخیص افسردگی حساس نیست، با این وجود، هنگامی که فرد در شرایط استرس زا قرار می گیرد و واجد خصایص افسرده وار می شود، رورشاخ در توصیف واکنش فرد و تنگناهای زندگی وی در این شرایط اطلاعات مفیدی به دست می-دهد
- منظومه ی خودکشی (S-CON) نظام جامع (CS) در پیش بینی رفتار خود-آسیب رسان بسیار سودمند است
ویگلیون (1999) چنین نتیجه می گیرد که این یافته ها نشان می دهد از رورشاخ باید به عنوان ابزاری برای پیش بینی نتایج درمان، تحت نظر داشتن تغییرات، برنامه ریزی درمان، جستجوی مشکلات غیرمنتظره؛ و تنظیم اهداف مداخله ای سودمند که در آغاز درمان و انتهای درمان مورد انتظار است استفاده کرد. به طور ویژه، رورشاخ در پیش بینی و مدیریت رابطه ی درمانی و شخصی سازی درمان برای مراجع بر اساس ساختار شخصیتی و اطلاعات مربوط به پرخاشگری، جنسی، وابستگی و سایر اطلاعات شخصی وی مفید است. استفاده از این اطلاعات در تدوین برنامه ی درمانی، افزایش حسن تفاهم بین درمانگر و مراجع بسیار کاربرد دارد. همچنین، از آنجا که جامعه هر روز متنوع تر می شود و ازتنوع قومیتی زیادی برخوردار است، قابلیت رورشاخ در کار در سایر فرهنگ ها به سودمندی آن افزوده است.
همچنین روایی افزایشی رورشاخ با استفاده از معیارهای متنوع از جمله مصاحبه ها، تشخیص ها، آزمون های خودگزارشی و آزمون های توانایی اثبات شده است. تحقیقات نشان داده است رورشاخ نسبت به وانمود خوب و وانمود بد بسیار مقاوم است (برمز و جانسون، 1991). همچنین بین متغییرهای رورشاخ و مقیاس های خودگزارشی ارتباطی وجود ندارد. به عبارت دیگر، یافته هایی رورشاخ فراتر از یافته های ابزارهای خودگزارشی است و در نتیجه، روایی افزایشی رورشاخ تایید می شود. به عنوان مثال، رورشاخ می تواند مسائلی که مراجع نمی تواند یا نمی خواهد درباره ی خود افشا کند و این مسائل نقش بسیار مهمی در برنامه ی درمانی یا موقعیت قضایی دارد، برای درمانگر روشن کند. اگرچه رورشاخ با ابزارهای خودگزارشی ارتباطی ندارد، شواهد تجربی حاکی از ارتباط رورشاخ با معیارهای رفتاری است. رورشاخ در اصل یک تکلیف حل مسئله است و نمرات CS به طور ساده خلاصه ای از رفتار حل مسئله ی فرد در یک موقعیت استاندارد است.
اگرچه پژوهش ها نشان می دهد رورشاخ در بحث تشخیص اختلالات محدودیت دارد، برای روانشناسانی که بر شخصی سازی درمان برای مراجع بیشتر از برچسب های تشخیصی اهمیت قائل هستند بسیار سودمند است. رورشاخ همچنین درباره ی اینکه چگونه جنبه های مختلف زندگی با سبک مدارا و ساختار روانشناختی فرد تعامل می کند اطلاعات مفیدی ارائه می کند.
رورشاخ در دست یک روانشناس به خوبی آموزش دیده که درک عمیقی از مردم، نظریه های شخصیت، سازه-های روانشناختی، دانش آمار بالا از جمله مفهوم خط پایه و علم احتمالات دارد، اطلاعاتی فراتر از تشخیص، یافته های حاصل از خودگزارشی و مصاحبه به دست می دهد. ویگلیون و پری (1991 ص. 259) مزایای رورشاخ را چنین خلاصه می کنند: «رورشاخ به روانشناس در توصیف تعامل پیچیده ی ابعاد روانشناختی، بیولوژیکی، محیطی و رفتاری کمک می کند».
وینر (1996) با بررسی جامع ادبیات رورشاخ، چنین نتیجه می گیرد «پژوهش ها حاکی از سودمندی رورشاخ در موقعیت های بالینی، قضایی و تحصیلی است. این نتیجه گیری بر مبنای ترکیبی از ادبیات تجربی است که بر مبنای معیارهای روایی، رفتاری و زندگی واقعی به دست آمده است».